دوشنبه 90/6/7
تماشاچیش خیلی با شعوره
نمک داره ماشاالله شوره شوره
وگاهی مثل لات چاله میدون
طرف دار چماق و حرف زوره
یکی با مهربونی واسه داور
حواله می ده صد شیر سماور
یکی هم شعر های بند تنبون
واسه تیم حریفش داره از بر
یکی شون چون چمن می بینه با ناز
لگد میندازه و می خونه آواز
و چون جو گیر شد با نعره ای تند
میگیره از بغل دستی خود گاز
همه بازیکنان شیر نر هستن
ز برزیلی و آلمانی سر هستن
ولی هنگام (فول ) وکارت اخطار
به فکر مشت و مال داور هستن
یکی هد (hed) میزنه تو هند (hand) هافبک
یکی لگ ( leg) می زنه تو چونهء بک
یکی با مشت های مهربونش
به نرمی می کنه فوروارد را دک
سبد های پر از گل را رقیبا
کنن تقدیم تیم ملی ما
ولی بی معرفتها در جوابش
نمیدن شاخه ای گل دست آن ها
بنازم سر مربی های پر شور
که هر روزی یکیشون میشه مامور
سر شب حکم ژنرال می شه امضاء
سحر جاشو میدن به امپراطور
شنیدم تازگی ها سرمربا
نوشته نامه ای خوش خط و زیبا
ادب می ریزه از هر سطر نامه ش
خجل فرموده گنده باقالی ها
می ترسم در چنین اوضاع و احوال
که هرکاری شده باری به هر حال
بشه « جاوید» روزی سر مربی
بخونه فاتحه بر هرچه فوتبال